مبعث
روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد.
باور شیعیان
بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد. شیعیان این روز را جشن میگیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شدهاست. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.
باور اهل سنت
در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمیشود.
روز مبعث چه روزیست؟
روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است.
حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.
روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.
تصاویر زیر گویای عمق فاجعه است .
چهار چوب نگاهت به چهار دیواری / اگر چه روز نداری، همیشه بیداری
مکیده است توان تو را لب زنجیر / برای دادن جان، جان من توان داری؟
خلیج فارس را اراده پولادین آریایی نگه داشته است. رعدِ گام های رستم در سیستان، شنیدنی است و برق شمشیر آریوبرزن در ارجان دیدنی است هنوز. کشتی های غریب «نیارکوس» و «اسکندر» نتوانسته اند موج را از سطح آب هایش بگیرند و مروارید را از عمق آبی اش بدزدند. خلیج فارس، زنده، است هنوز؛ در نفس های کمین گرفته دلیران تنگستان، در غیرت و دلاوری اهالی جنوب، در وطن دوستیِ اولاد رییس علی دلواری.
مردان جنگ ما، پشت خلیج فارس ایستاده اند. هنوز سلاح از دست «همت» و «باکری» نیفتاده است، هنوز قلب «صیاد شیرازی» می تپد. فرزندان فارس نمرده اند که مادرشان را به اسیری ببرند. فرزندان فارسی زنده اند و صدایشان می آید در هر نسیم و طوفان، در هر موج، در هر رعد و برق...