
خوش آمدید.
باسلام
خدمت بازدید کنندگان محترم در نظر داشته باشید این وبلاگ هر هفت روز یک
بار بایگانی می شود روز های چهار شنبه شب و پنج شنبه و جمعه شب
لطفا نظر یادتون نره
نعزیکم بذکری استشهاد اسدالله الغالب الامام علی بن ابیطالب علیه السلام
شب نوزدهم اول شبهای قدر است وشب قدر همان شبی است که در تمام سال شبی به خوبی وفضیلت آن نمی رسد وعمل در آن بهتر است از عمل در هزار ماه ودر آن شب (شب قدر) تقدیر امور سال می شود وملائکه وروح که اعظم ملائکه است درآن شب باذن پروردگار بزمین نازل می شوند وبخدمت امام زمان علیه الستلام مشرف می شوند وآنچه برای هر کس مقدر شده است بر امام علیه السلام عرض می کنند واعماال شب قدر بر دو نوع است ، یکی آنکه در هر سه شب باید کرد ودیگر آنکه مخصوص است به هر شبی.
اما اعمالی که در هر سه شب (شبهای قدر) مشترک است وباید انجام داد :
اول : غسل است ( مقارن غروب آفتاب ، که بهتر است نماز شام را با غسل خواند )
دوم : دو رکعت نماز است که در هر رکعت بعد از حمد هفتمرتبه توحید بخواند وبعد از فراغ هفتاد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ وَاَتوبُ اِلَیهِ ودر روایتی است که از جای خود بر نخیزد تا حقتعالی او وپدر ومادرش را بیامرزد.
سوم : قرآن مجید را بگشاید وبگذارد در مقابل خود وبگوید : اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُِکَ بِکِتابِکَ المُنزَلِوَمافیهِاسمُکَالاَکبَرُو،اَسماؤُکَ الحُسنی وَیُخافُ وَ یُرجی اَن تَجعَلَنی مِن عُتَقائِکَ مِنَ النّار پس هر حاجت که دارد بخواند
چهارم : مصحف شریف را بگیرد وبر سر بگذارد وبگوید :
اَللّهمَّ بِحَقِّ هذاالقُرآنِ وَ بِحَقِّ مَن اَرسَلتَه بِه وَبِحَقِ کُلِّ مومنٍ مَدَحتَه ُ فیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیهِم فلا اَحَدَ اَعرَفُبِ بِحَقِّکَ مِنکَ
ده مرتبه بگوید: بِکَ یا الله
ده مرتبه: بِمُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِعلیٍّ
ده مرتبه: بِفاطِمَةَ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ
ده مرتبه: بِالحُسَین ِ
ده مرتبه: بِعلیّ بنِ الحُسین
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِجَعفَر بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِموُسی بنِ جَعفَر ٍ
ده مرتبه: بِعلیِّ بنِ مُوسی
ده مرتبه: بِمُحَمَّدِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِعَلِیِّ بنِ مُحَمَّدٍ
ده مرتبه: بِالحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ
ده مرتبه: بِالحُجَّةِ.
پس هر حاجتی داری طلب کن .
پنجم : زیارت امام حسین (ع) است؛ که در خبر است که چون شب قدر میشود منادی از آسمان هفتم ندا میکند که حق تعالی آمرزید هر کسی را که به زیارت قبر امام حسین (ع) آمده .
ششم : احیا داشتن این شبها است که در روایت امده هر کس احیا کند شب قدر را گناهان او آمرزیده شود هر چند به عدد ستارگان آسمان وسنگینی کوهها وکیل دریاها باشد .
هفتم : صد رکعت نماز کند که فضیلت بسیار دارد ، وافضل آنست که در هر رکعت بعد از حمد ده مزتبه توحید بخواند .
هشتم : بخواند :اَللّهُمَّ اِنّی اَمسَیتُ لَکَ عَبدًا داخِرًا لا اَملِکُ لِنَفسی وَ اَعتَرِفُ ....
اما اعمالی که مخصوص هر شب است وباید انجام داد :
شب نوزدهم :
اول : صد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَاَتوبُ اِلَیه
دوم : صد مرتبه اَللّهُمَّ العَن قَتَلَةَ اَمیرَالمومنینَ
سوم : بخواند یا ذَالَّذی کانَ ...
چهارم : بخواند دعای اَللّهَمَّ اجعَل فیما تَقضی وَ....
19 رمضان و ضربت خوردن حضرت علی(ع) در مسجد کوفهعبدالرحمن بن ملجم مرادی، از گروه خوارج و از آن سه نفری بود که در مکه معظمه با هم پیمان بسته و هم سوگند شدند، که سه شخصیت مؤثر در جامعه اسلامی، یعنی امام علی بن ابی طالب(ع)، معاویه بن ابی سفیان و عمرو بن عاص را در یک شب واحد ترور کرده و آن ها را به قتل رسانند.
هر کدام به سوی شهرهای محل مأموریت خویش رهسپار شدند و عبدالرحمن بن ملجم مرادی به سوی کوفه رفت و در بیستم شعبان سال 40 قمری وارد این شهر بزرگ شد. وی به همراهی شبیب بن بجره اشجعی، که از همفکران وی بود و هر دوی آن ها از سوی "قطام بنت علقمه" تحریک و تحریث شده بودند، در سحرگاه شب نوزدهم ماه مبارک رمضان سال 40 قمری در مسجد اعظم کوفه کمین کرده و منتظر ورود امیرمؤمنان علی بن ابی طالب(ع) شدند. هم چنین قطام، شخصی به نام "وردان بن مجالد" را که از افراد طایفه اش بود، به یاری آن دو نفر فرستاد.
حضرت علی(ع) در شب نوزدهم ماه مبارک رمضان، مهمان دخترش ام کلثوم(س) بود و در آن شب حالت عجیبی داشت و دخترش را به شگفتی درآورد. روایت شده که آن حضرت در آن شب بیدار بود و بسیار از اتاق بیرون می رفت و به آسمان نظر می کرد و می فرمود: به خدا سوگند، دروغ نمی گویم و به من دروغ گفته نشده است. این است آن شبی که به من وعده شهادت دادند. به هر روی، آن حضرت به هنگام نماز صبح وارد مسجد اعظم کوفه شد و خفته گان را برای ادای نماز بیدار کرد. از جمله، خود عبدالرحمن بن ملجم مرادی را که به رو خوابیده بود، بیدار و خواندن نماز را به وی گوش زد کرد.
هنگامی که حضرت علی(ع) وارد محراب مسجد شد و مشغول خواندن نماز گردید و سر از سجده اول برداشت، نخست شبیث بن بجره با شمشیر برّان بر وی هجوم آورد، ولیکن شمشیرش به طاق محراب اصابت کرد و پس از او، عبدالرحمن بن ملجم مرادی فریادی برداشت: "لله الحکم یا علی، لا لک و لا لأصحابک"! و شمشیر خویش را بر فرق نازنین حضرت علی(ع) فرود آورد و سر مبارکش را تا به محل سجده گاهش شکافت.
حضرت علی(ع) در محراب مسجد، افتاد و در همان هنگام فرمود: بسم الله و بالله و علی ملّه رسول الله، فزت و ربّ الکعبه؛ سوگند به خدای کعبه، رستگار شدم.
نمازگزاران
مسجد کوفه، برخی در پی شبیب و ابن ملجم رفته تا آن ها را بیابند و برخی در
اطراف حضرت علی(ع) گرد آمده و به سر و صورت خود می زدند و برای آن حضرت
گریه می نمودند. حضرت علی(ع)، در حالی که خون از سر و صورت شریفش جاری بود،
فرمود: هذا ما وعدنا الله و رسوله؛
این همان وعده ای است که خداوند متعال و رسول گرامی اش به من داده اند. دو
روز پس از ضربت خوردن حضرت علی (ع)، ایشان در 21 ماه رمضان به شهادت
رسیدند.
بدین گونه پیشوایی شایسته، امامی عادل، خلیفه ای حق جو، حاکمی دلسوز و یتیم نواز، کامل ترین انسان برگزیده خدا و جانشین بر حق محمد مصطفی(ص)، به دست شقی ترین و تیره بخت ترین انسان روی زمین، یعنی ابن ملجم مرادی ملعون، از پای درآمد و به سوی ابدیت و لقاء الله و هم نشینی با پیامبران الهی و رسول خدا(ص) رهسپار گردید و امت را از وجود شریف خویش
حدود سال ۱۳۵۴بود که مشغول تمرین بودیم که ابراهیم وارد سالن شد و یکی از دوستان هم بعد از او وارد سالن شد و بی مقدمه گفت: داداش ابراهیم ، تیپ وهیکلت خیلی جالب شده.وقتی داشتی تو راه می اومدی دوتا دختر پشت سرت بودن و مرتب از تو حرف می زدن،شلوار وپیراهن شیک که پوشیده بودی و از ساک ورزشی هم که دستت بود، کاملاً مشخص بود ورزشکاری.
ابراهیم با شنیدن این حرفها یک لحظه جاخورد. انگار توقع چنین حرفی را نداشت و خیلی توی فکر رفت.
ابراهیم از آن روز به بعد پیراهن بلند و شلوار گشاد می پوشید و هیچ وقت هم ساک ورزشی همراه نمی آورد و لباس هایش رو داخل کیسه پلاستیکی می ریخت.هر چند خیلی از بچه ها می گفتند : بابا تو دیگه چه جور آدمی هستی؟! ما باشگاه میائیم تا هیکل ورزشکاری پیدا کنیم و… ، تو با این هیکل روی فرم این چه لباس هایی است که می پوشی؟ ابراهیم هم به حرفهای اونها اهمیتی نمی داد و به دوستانش توصیه می کرد:اگر ورزش رو برای خدا انجام بدین عبادت است و اما اگر به هر نیت دیگری باشین ضرر خواهید کرد.
البته ابراهیم در جاهای مناسبی از توانمندی بدنی اش استفاده می کرد .مثلاً ابراهیم را دیده بودند در یک روز بارانی که آب در قسمتی از خیابان جمع شده بود و پیرمردها نمی توانستند از آن معبر رد شوند ، ابراهیم آنها را به کول می گرفت و از اون مسیر رد می کرد.
حلول ماه مبارک رمضان ، بهار قرآن ، ماه عبادتهای عاشقانه
نیایشهای عارفانه و بندگی خالصانه را به شما تبریک عرض میکنم ...
التماس دعا
این روزها تب استفاده از شبکههای اجتماعی روز به روز بیشترشده و خانوادهها خصوصا، همسران را مورد تهدید قرار دادهاست.
گسترش شبکههای اجتماعی و در ادامه اپلیکیشنهای موبایلی و ارتباطات مجازی
جدید باعث شدهاست که این روزها گوشیها و تبلتهای مردان و زنان متاهل
مانند حریم خصوصیشان به حساب آید، حریمی به اصطلاح خصوصی که در برخی از
موارد با ارتباطات پنهانی همراه است. (1)
نگاه واقعبینانه این حقیقت را آشکار میکند که امروزه برخی از زوجها با
وجود داشتن نقش همسری در یک خانواده، باز هم معتاد به شبکههای اجتماعی
هستند و این روند تا آن اندازه پیش میروند که حتی از نقشهای مهم خود در
خانه غافل میشوند؛ زیرا این اعتیاد در ابتدا ناخواسته و آرام آرام فرد را
درگیر میکند.
باید گفت نقش همسری از مهمترین و ابدیترین نقشهایی است که انسانها در
طول زندگی میپذیرند و باید در قبال قرار گرفتن در این نقش به تعهدات خود
عمل کرده و به اصول و خواستههای یکدیگر احترام بگذارند. اما استفاده از
شبکههای اجتماعی، به مرور زمان طرز فکر و روابط همسران را متحول میکند.
چرا که جایگزین بسیار خطرناک لحظات و روابطی میشود که زن و مرد میتوانند
در کنار یکدیگر بگذرانند. این جایگزین خطرناک و البته خاموش، بهتدریج ذهن
فرد را درگیر کرده و سبک خطرناکی از زندگی مجازی را به فرد تحمیل میکند تا
جایی که زن یا مرد شدیدا درگیر ارتباطات آزاد مجازی با افراد مورد پسندشان
از هر جنسی میشوند و متاسفانه این شدت ارتباط گاهی تا آنجا پیش میرود که
سلایق افراد را تحت تاثیر قرار داده و حتی احساس تنفر، دلسردی، شک و خیانت
و ... در زوجین ایجاد میکند.
نکته مهم این است که اکثر روابطی که از طریق شبکه های اجتماعی ایجاد
میشود، پایه و اساسی ندارد زیرا مبنای واقعی ندارد. در این گونه روابط
معمولا افراد ناشناس هنگام توصیف خود در این شبکهها، تصویر غیرواقعی
(بعضا تحریک آمیز و دلربا) و مبالغهآمیز از خود ارائه میکنند و به طور
خودآگاه یا ناخودآگاه موجب فریب افکار دیگران میشوند.
ترسی بزرگ سراسر غرب را فراگرفته است، آنها با توجه به مطالعه کتب
مسلمانان و مکاشفات و پیشگوییهای مندرج در کتاب مقدس، و همچنین پیشبینی
مبتنی بر علم آیندهپژوهان غربی، به این نتیجه رسیدهاند که تمدن غرب، رو
به افول است؛
وآنچه رویای آنها را به کابوس مبدل کرده است، شرق اسلامی می باشد.
در سال 1879 در شهر بال سوئیس عهدنامهای امضاء شد و به منظور تسلط شیطان
برجهان، پروتکلهای 24 گانه یهود، آینده صهیونیسم را ترسیم کرد.
در بند سوم این پروتکل، علامت افعی به عنوان نماد یهود معرفی میگردد، و مفهوم آن اختلال در معیارهای شرعی و قانونی کشورها میباشد.
همچنین در بخش دیگری از آن آمدهاست « تا زمانی که غیر یهود مانع رسیدن
مانع رسیدن ما به هدف هایمان باشد، باید فساد و رشوه خواری را رواج
دهیم»(1)
حال این سوال پیش میآید که طراحان و تدوینکنندگان این پروتکل چگونه خود
را به اهدافشان نزدیک میکنند؟ و راهکارهای آنان برای پیشبرد رویاهایشان
چیست؟
میشل هوئلیک نویسنده اسلامستیز فرانسوی میگوید:
«جنگ برضداسلام با کشتن مسلمانها فایده ای ندارد. فقط با فاسد کردن آنها می توان به پیروزی دست یافت.
پس باید به جای بمب بر سر مسلمانان، دامن های کوتاه بریزیم.»(2)
جمله فوق این سوال را به ذهن متبادر میکند که آیا حجاب پرچم و سنگ بنای
حکومت اسلامی است که با برداشتن و کم رنگ شدن آن تمامی بنای آن فرو
میریزد؟
مارتین ایندیک، نظریه پرداز آمریکایی، در مطلبی تصریح میکند: ما دیگر نمی
توانیم در ایران روی تحرکات دانشجویی حساب کنیم و دیگر نمی شود دانشجوها را
به خیابان ها بیاوریم .
وی در بخش دیگری از مطلب خود بر تاکتیک و پروژه دیگر آمریکا برای براندازی
نظام اسلام پرداخته و تاکید میکند: برنامه این است که حجاب را از زنان
ایرانی بگیریم; زیرا زنان بی حجاب، نظام اسلامی ایران را ضایع می کنند و
علامت مخالفت با رژیم ایران هستند . (3)
«فرانتس فانون» جامعه شناس و فیلسوف فرانسوی در کتاب خود با نام «سال پنجم
انقلاب الجزایر» می نویسد: «استعمار حداکثر کوشش خود را بر مسئله چادر
تمرکز داده است… هر چادری که دور انداخته می شود افق جدیدی را که تا آن
هنگام بر استعمارگر ممنوع بود در برابر او می گشاید… پس از دیدن هر چهره بی
حجابی، امید های حمله ور شدن اشغالگر ده برابر می گردد...» (4)
مرور این کتاب یادآور ماجرای سقوط اندلس در اروپا است که در آن مسلمانان
شکست خوردند و شهر به دست غیرمسلمانان افتاد؛ خاطرات مسترهمفر، پیرامون فتح
آندلس نیز، مؤید، این ماجراست. او در بخشی از خاطرات خود مینویسد:
قلعه های اسلامی فرونریخت تا زمانی که حجاب های زنان فروریخت(5)
مطالب فوق، بخش بسیار کوتاهی از دیدگاههای متفکران غرب، پیرامون حجاب زنان
مسلمان است. آنها پس از سالها تحقیق و پژوهش به این نتیجه رسیدهاند که
آنچه مانع رسیدن آنها به کاخ آرزوهایشان میشود، حجاب زنان سرزمین من است.
همچنین در پی درگذشت همسر شهید بابایی، امیر سرتیپ خلبان حسن شاه صفی، فرمانده نیروی هوایی ارتش با صدور پیامی ضایعه درگذشت بانوی مکرمه سرکار خانم صدیقه حکمت را تسلیت گفت.
متن پیام بدین شرح است.
بسم الله الرحمن الرحیم
انا لله و انا الیه راجعون
خبر درگذشت سرکارخانم صدیقه حکمت، همسر نجیب و صبور سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی که در طول حیات خویش در مسیر احیای نام، یاد و خاطره آن شهید سعید از هیچ کوششی فروگذار نکرد، موجب تاثر خاطر گردید.
اینک که آن بانوی پرهیزکار پس از تحمل عوارض ناشی از بیماری به شهد شیرین دیدار همسر شهیدش کامروا گردیده، ضمن آرزوی برخورداری از رحمت واسعه الهی برای آن مرحومه، درگذشت ایشان را به خانواده معزز شهداء، خاصه خانواده محترم سرلشکر خلبان شهید عباس بابایی و بازماندگان تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند متعال توفیق صبوری در این مصیبت را مسئلت می نمایم.
فرمانده نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران
سرتیپ خلبان حسن شاه صفی
مبعث
روز مَبْعَث بر پایهٔ باورهای اسلامی، روزی است که محمد، پیامبر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. مسلمانان معنقدند او در غار حرا، توسط جبرئیل و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند. محمد در این زمان چهل سال داشت و در مکه زندگی میکرد.
باور شیعیان
بر اساس باور شیعیان، محمد مصطفی در روز ۲۷ رجب عام الفیل، سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام مبعوث شد. شیعیان این روز را جشن میگیرند و در روایات اسلامی اعمال مستحبی برای روز مبعث پیش بینی شدهاست. دعا، نماز و غسل مستحب از اعمال این روز است.
باور اهل سنت
در نزد اهل سنت تاریخ دقیق بعثت پیامبر مشخص نیز ولی بعضی معتقدند که این واقعه در شب ۲۱ ماه رمضان بوده است. به دلیل نامعلوم بودن تاریخ، مبعث نزد اهل سنت جشن گرفته نمیشود.
روز مبعث چه روزیست؟
روز مَبْعَث، روزی است که حضرت محمد، پیامبر گرانقدر اسلام، به درجه پیامبری برگزیده شد. در تقویم هجری قمری، ۲۷ رجب روز مبعث است.
حضرت محمد مصطفی در روز (۲۷ رجب) سال ۴۰ عام الفیل، همزمان با سال ۱۳ پیش از هجرت پیامبر اسلام، در غار حرا، توسط (جبرئیل) و از سوی خدا به پیامبری نایل آمد و مأمور شد که چندخداپرستی و بتپرستی را از زمین بردارد و خداپرستی را رواج دهد و پیام وحی را به مردم برساند.
روز مبعث، روز برانگیختن خردهایی است که در تابوت خُرافه گرایی، هوس پرستی و جهل پیشگی دفن شده بود. روز مبعث روز تولّد عاطفه هاست؛ عاطفه هایی که در رقص شمشیرها زخمی می شد و در جنگل نیزه ها جان می باخت. آن روزها، دخترکان معصوم، به جای آغوش گرم مادر، در دامان سرد خاک می خفتند. جوانان بلندقامت، در جنگ جهالت ها، جان به بارش تیرها می دادند و زنان بی پناه، در بند اسارت می زیستند. آه که چه خارهایی به پای بشریّت می خلید و چه زخم هایی دل عاطفه ها را می خَست.
روز مبعث، روز مرگ قساوت ها و شرارت ها بود؛ روز مرگ کرامت هایی که به پای بت ها قربانی می شد؛ روز مرگ جهل و شرک و پرستش های ناروا بود.
تصاویر زیر گویای عمق فاجعه است .
چهار چوب نگاهت به چهار دیواری / اگر چه روز نداری، همیشه بیداری
مکیده است توان تو را لب زنجیر / برای دادن جان، جان من توان داری؟
خلیج فارس را اراده پولادین آریایی نگه داشته است. رعدِ گام های رستم در سیستان، شنیدنی است و برق شمشیر آریوبرزن در ارجان دیدنی است هنوز. کشتی های غریب «نیارکوس» و «اسکندر» نتوانسته اند موج را از سطح آب هایش بگیرند و مروارید را از عمق آبی اش بدزدند. خلیج فارس، زنده، است هنوز؛ در نفس های کمین گرفته دلیران تنگستان، در غیرت و دلاوری اهالی جنوب، در وطن دوستیِ اولاد رییس علی دلواری.
مردان جنگ ما، پشت خلیج فارس ایستاده اند. هنوز سلاح از دست «همت» و «باکری» نیفتاده است، هنوز قلب «صیاد شیرازی» می تپد. فرزندان فارس نمرده اند که مادرشان را به اسیری ببرند. فرزندان فارسی زنده اند و صدایشان می آید در هر نسیم و طوفان، در هر موج، در هر رعد و برق...
میلاد اسوه شکیبایی، تندیس تقوا و پارسایی، مشعل حق و حقیقت، جلوه جمال الهی و جلال کبریایی، الهام بخش اخلاص و معرفت حضرت جوادالائمه امام محمدِتقی، علیه السلام ، بر عاشقان شجره طیبه ولایت و امامت و رهپویان راه حقیقت مبارک باد.
میلاد سجاده نشین عالم معرفت و توحید، آیینه پرشکوه جمال و جلال خداوندی، مونس ملایک مقرب الهی، اسوه عرفان ربوبی، تبسّم رحمت معبود بر خلایق، مظهر مهر و عطوفت خداوند، حضرت جوادالائمه بر شما عاشقان ولایت و رهپویان خط امامت خجسته باد.
حضرت امام محمدتقی علیه السلام میوه دل ثامن الحجج علیه السلام در دهم رجب 195 ق در مدینه منوّره زاده شد و بر شاخسار امامت شکوفا گشت. پدر بزرگوارش حضرت امام رضا علیه السلام و مادرش بانوی گرامی و بافضیلتی به نام «سبیکه» است که امام رضا علیه السلام او را «خیزران» نامید. حضرت همواره از ایشان به نیکی یاد کرده او را با تعابیری چون بانویی پاک دامن و بانوی بافضیلت نام می بردند.
از ماه رمضان سال 202 یا آخر ماه صفر 203 ه ، که امام رضا علیه السلام در توس به شهادت رسید، فرزند آن حضرت، امام محمدتقی علیه السلام به مقام امامت و پیشوایی امت مسلمان رسید.
کسی که با اتّکاء به خدا روی نیاز از مردم بگرداند، مردم به او نیازمند می شوند و هرکس پرهیزکاری پیشه سازد محبوب مردمان می گردد.
کمال آدمی در خردمندی است.
سرآغاز نامه ی عمل مسلمان، در قیامت، نیک خلقی اوست.
آن که کار زشتی را نیکو شمارد، در [کیفر] آن کار شریک است.
ستم کار و یاری کننده ستم کار و کسی که به کرده او خشنود باشد، همه در گناه او شریکند.
کمال مروّت آن است که انسان با هیچ کس چنان رفتار نکند که برخود نمی پسندد.
به کاری که وقتش نرسیده اقدام نکنید که پشیمان می شوید و آرزوهای دورودراز نداشته باشید که موجب قساوت قلب می شود، و به ناتوانان خود رحم کنید و با نوازش آنان، رحمت خدای را بجویید.
کسی که برادرمؤمن خود را پنهانی پند دهد، او را آراسته و کسی که آشکارا و در حضور دیگران او را نصیحت کند، چهره [اجتماعی] او را زشت ساخته است.
روز دادخواهی برای ستمگر به مراتب سخت تر است از روز ستم برای ستم دیده.
هرکس به خدا اعتماد داشته باشد و بر او توکّل کند، خداوند او را از هر بدی نجات می بخشد و از هر دشمنی حفظ می کند.
خود را از کارهایی که موجب ننگ دنیا و عذاب آخرت است نگاه دار.
مبادا آشکارا دوست خدا باشی و در پنهان دشمن او.
در خائن بودن انسان همین بس که امین خیانت کاران باشد.
هرکس روش نیکویی را پایه گذاری کند و دیگران از آن پیروی کنند همان پاداش آنان به او عطا می شود بدون آن که از پاداش عمل کنندگان کم شود و هرکه سنّت ناپسند و ظالمانه ای را پایه گذارد که دیگران از آن تبعیت کنند، برابر کیفر اعمال آنان بر دوش او نیز خواهد بود بدون آن که از کیفر آنان چیزی کاسته شود.
روزی برای ارتش. حالا35 سالی می شود که ارتش جمهوری اسلامی ایران یک روز از تقویم رسمی کشور را به نام خود می بیند. روزی که برای اولین بار به فاصله حدود 2 ماه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، توسط امام خمینی(ره) به نام ارتش نام گذاری شد تا پاسخی مناسب باشد به وفاداری ارتشیان به آرمانهای انقلاب اسلامی.
از آن تاریخ به بعد هرسال در سالگرد صدور این پیام، روز ارتش در سراسر کشور جشن گرفته می شود و ارتش در شهرهای مختلف به رژه و نمایش قدرت می پردازد
صبح امروز روحانی رئیس جمهور همچون سالیان گذشته، سخنران مراسم روز ارتش بود و گروه های مختلف ارتش در محضر او رژه رفتند.
همزمان با بیست و یکم فروردینماه، مراسم هفدهمین سالگرد شهادت امیر سپهبد علی صیاد شیرازی جانشین ستاد کل نیروهای مسلح، پیش از ظهر امروز با حضور خانواده آن شهید و فرماندهان ارشد سپاه و ارتش و مسئولان ستاد کل نیروهای مسلح، در مسجد ستاد کل نیروهای مسلح برگزار شد.
در این مراسم، سردار سرلشگر سید حسن فیروزآبادی رئیس ستاد کل نیروهای مسلح، سردار سرلشگر محسن رضایی فرمانده اسبق سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، امیر سرلشگر عطاءالله صالحی فرمانده کل ارتش، امیردریادار حبیبالله سیاری فرمانده نیروی دریایی سپاه، سردار محمدرضا نقدی رئیس سازمان بسیج مستضعفین و حجتالاسلام سیدمحمد علی آل هاشم رئیس سازمان عقیدتی سیاسی ارتش به همراه جمع دیگری از مسئولان نیروهای مسلح حضور داشتند.
در این مراسم، سردار محسن رضایی در سخنانی ضمن بیان خاطراتی از نقش شهید صیاد شیرازی در اتحاد سپاه و ارتش، به تبیین سیاستهای دفاعی کشور و اقتدار و آمادگی نیروهای مسلح برای پاسخ به تعدی دشمن نسبت به مرزهای کشور پرداخت.
امیر سپهبد علی صیاد شیرازی صبح ۲۱ فروردین ۱۳۷۸ مقابل منزل مسکونی خود در تهران، به دست عوامل گروهک تروریستی منافقین ترور شد و به شهادت رسید.
رجب از جمله ماههای پر فیض و سرشار از برکتی است که باید قدر دانسته شده و از لحظههای سراسر معنویت آن برای قرب به خداوند متعال، کسب خیرات و برکات دنیوی و اخروی سود جست. . .
رجب نام نهری است در بهشت از شیر سفیدتر و از عسل شیرینتر. هر کس یک روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.
از جمله شبهای بزرگ و با عظمت ماه رجب شب جمعه اول این ماه است.معروف به لیلة الرغائب، اعمال مخصوصی در این شب ذکر شده که به واسطه آن اعمال برکات و پاداش فراوان بر انسان سرازیر میشود.
رغائب جمع رغیبه است به معنی «امرٌ مرغوب فیه عکاء کثیر» یعنی شبی که در آن عطاها و مواهب فراوان بدست می آید در حدیث است شب جمعه اول این ماه احیاء و بیداری و نیایش فضیلت ویژه دارد و موجب دستیابی به عطایای ارزشمند حضرت پروردگار است، در حدیث است که رسول خدا(ص) فرمود: ملائکه این شب را به این نام نهادند و محدثان در کتابهای دعا نمازی با کیفیت مخصوصی در این شب ذکر کرده اند که پیامبر(ص) فرمود: هر کس این نماز را در این شب انجام دهد ثواب این نماز به نیکوترین صورت با روی خندان و درخشان و با زبانی فصیح در شب اول قبر در حضور این فرد ظاهر شود و به او می گوید: ای دوست من مژده می دهم تو را که از هر شدّت و سختی نجات یافتی، نمازگزار میگوید: تو کیستی که من تاکنون چنین صورتی زیبا با چنین جلوه ای ندیدم و سخنی شیرینتر از کلام تو نشنیده ام و بویی بهتر از بوی تو نبوئیدم در پاسخ میگوید: من همان نماز لیلة الرغائبم که شما انجام دادی. امشب آمده ام نزدت باشم تا حق را ادا کنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود من در عرصه قیامت سایه بر سر تو خواهم افکند پس خوشحال باش که خیر از تو معدوم نخواهد شد.
کیفیت اعمال لیلة الرغائب
روز پنج شنبه اول آن ماه روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده رکعت نماز اقامه شود که هر دو رکعت به یک سلام ختم می شود و در هر رکعت یک مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده رکعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذکر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذکر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذکر "سبوح قدوس رب الملائکة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد
دیگر آن خنده زیبا به لب مولا نیست...
همه هستند ولی هیچ کسی زهرا نیست...
قطره ی اشک علی تابه ته چاه رسید...
چاه فهمید که کسی همچو علی تنها نیست...
ولادت قهرمان فصاحت و بلاغت و مظهر مهربانی و عطوفت
عقیله بنی هاشم، زینب کبری علیها السلام مبارک باد.
رسوالله (ص) : ان الله یستحیی من عبده اذا صلی فی جماعة ثم سأله حاجة ان ینصرف حتی یقضیها
پیامبرگرامی
اسلام(ص): زمانی که بنده ای نمازش را به جماعت بخواند، خداوند از او حیاء
می کند، وهنگامی که از او طلب حاجت کرد، منصرف نشود، مگراین که حاجتش
رابرآورد.
( بحار الانوار، ج ,88 ص 4 )
حضرت حجة الاسلام و المسلمین شهید هاشمی نژاد فرمودند:
یک پیرمرد مسنّی ماه مبارک رمضان « مسجد لاله زار» می آمد خیلی آدم موفقی بود همیشه قبل از اذان توی مسجد بود.
به او گفتم حاج آقا شما خیلی موفّق هستید من هر روز که مسجد می آیم می بینم شما زودتر از ما آمده اید جا بگیرید.
گفت: نه آقا من هر چه دارم از نماز اول وقت دارم. بعد گفت: من در نوجوانی به مشهد رفتم.
مرحوم
« حاج شیخ حسن علی نخودکی» باغچه ای در نجودک داشت به آنجا رفتم و ایشان
را پیدا کردم و به ایشان گفتم: من سه حاجت مهم دارم دلم می خواهد هر سه تا
را خدا توی جوانی به من بدهد. یک چیزی یادم بدهید.
فرمودند: چی می خواهی؟
گفتم: یکی دلم می خواهد در جوانی به حج مشرّف شوم. چون حج در جوانی یک لذّت دیگری دارد.
فرمودند: نماز اوّل وقت به جماعت بخوان.
گفتم: دوّمین حاجتم این است که دلم می خواهد یک همسر خوب خدا به من عنایت کند.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.
سوم اینکه خدا یک کسب آبرومندی به من عنایت فرماید.
فرمودند: نماز اول وقت به جماعت بخوان.
این
عملی را که ایشان فرمودند من شروع کردم و توی فاصله ی سه سال هم به حج
مشرّف شدم هم زن مؤمنه و صالحه خدا به من داد و هم کسب با آبرو به من عنایت
کرد.
خواهرم...
مَشکــ حرم خشکــ شد
تو چشمے را خشکــ نکن
دُرست است
اگر با موهاے مِش کرده و سـاپورت تنگــ به هیئت بیایے
و یا جیغ آرایشت از صداے روضـه خوان بلندتر باشد
براے حســین فرقے ندارد،
کــرَم او همه ے ما را نمک گیر مے کند
اما به حُرمتِ همین نـان و نمکــ براے تو فــرق داشته باشد...
فرق داشته باشد آنطور که به همـه جا مے روے به هئیت نــروی...
کاربرد ماهواره در خارج :
متخصصین و دانشمندان خارج از کشور در جهت رشد و پیشرفت علم و تکنولوژی و دست یافتن به اطلاعات و کمک به ملت ها و مردم در بسیاری از زمینه ها اقدام به پرتاب ماهواره به فضا می نمایند.
نتیجه استفاده از ماهواره در خارج از کشور:
رشد و شکوفایی دانش
کسب اطلاعات جدید
تبادل سریع اطلاعات
آگاهی از تهدیدات طبیعی
و ...
کاربرد ماهواره در ایران :
مردمی که ادعای روشنفکری و به قول خودشان به روز بودن می کنند برای بالا بردن سطح دانش و آگاهی خودشان اقدام به نصب ماهواره می نمایند تا از شبکه های بسیار جذاب آن کمال استفاده را ببرند.
نتیجه استفاده از ماهواره در ایران:
از بین رفتن بنیان خانواده ها
رفتار های پر خطر
فقر فرهنگی
فساد اخلاقی
و ...
پ,ن : بعد میان داد میزنن چرا ما عقب افتاده هستیم. اول بشین فکر کن چه کسی باعث عقب افتادگی شده...
تقدیم به روح بلند شهید علی خلیلی
صدای بال فرشته مرگ که آمد فهمیدم خدا صدایم زده است. روحم از جسم زخمی ام جدا شد و نور سفیدی راه آسمان را نشانم داد و سرشار از شادی به سوی عرش بال گشودم.
نزدیکتر که شدم چشمم به درهای بهشت افتاد و خنده مستانه ام فلک را در بر گرفت. ناگهان صدایی از زمین بلند شد. برگشتم و به زمینی که برایم حقیر شده بود نگاه انداختم. در خیابانی عده ای مزاحم ناموس مردم شده بودند و طلب کمک می کرد اما فریاد رسی نبود.
آن طرف احمد و علی را دیدم که از مسجد بیرون آمده بودند ولی از کنار دختر بدحجابی به راحتی گذشتند و هیچکدام او را امر به معروف نکرد. کمی دورتر حمید در دانشگاه با همکلاسی های بدحجابش گل می گفت و گل می شنید.
هر کسی را که دیدم بی تفاوت از کنار گناه راحت می گذشت و کسی آمری به معروف نبود. ولی محمد، محمد است که به جرم امر به معروف کردن بازداشت شده بود. دلم برایش سوخت.
یاد سخن رسول خدا افتادم که فرمودند : هرگاه (مردم) امر به معروف و نهى از منکر نکنند، و از نیکان خاندان من پیروى ننمایند، خداوند بدانشان را بر آنان مسلّط گرداند و نیکانشان دعا کنند امّا دعایشان مستجاب نشود.(امالى صدوق، ص254)
ماندم به بهشت بروم یا به زمین برگردم؟ هنوز رگ غیرتم که از زخم روزگار پاره شده بود ورم داشت. هنوز زمین تشنه خون های بود که در رگ غیرتی ها به جوش آمده. کاش می شد برگشت. اما ندایی می گفت بهشت پاداش خوبان است و زمین باشد برای اهلش. باشد که رستگار شوند...
پ,ن: مطلب کنایه ای بود به خودمون که یادمون نره علی برای چی پر کشید و رفت...
نامه شهید علی خلیلی به رهبر معظم انقلاب ۱۵ روز قبل از شهادت
سلام آقا جان!
امیدوارم حالتان خوب
باشد. آنقدرخوب که دشمنانتان از حسودی بمیرند و از ترس خواب بر چشمانشان
حرام باشد. اگر از احوالات این سرباز کوچکتان خواستار باشید،خوبم؛دوستانم
خیلی شلوغش میکنند. یعنی در برابر جانبازی هایی که مدافعان این آب و خاک
کرده اند،شاهرگ و حنجره و روده و معده من عددی نیست که بخواهد ناز کند… هر
چند که دکترها بگویند جراحی لازم دارد و خطرناک است و ممکن است چیزی از من
نماند…من نگران مسائل خطرناک تر هستم… من میترسم از ایمان چیزی نماند.
آخر
شنیده ام که پیامبر(ص) فرمودند: اگر امر به معروف و نهی از منکر ترک شود،
خداوند دعاها را نمی شنود و بلا نازل میکند. من خواستم جلوی بلا را
بگیرم.اما اینجا بعضی ها میگویند کار بدی کرده ام. بعضی ها برای اینکه
زورشان می آمد برای خرج بیمارستان کمک کنند میگفتند به تو چه ربطی
داشت؟!!مملکت قانون و نیروی انتظامی دارد!ولی آن شب اگر من جلو نمی رفتم،
ناموس شیعه به تاراج میرفت ونیروی انتظامی خیلی دیر میرسید. شاید هم اصلا
نمی رسید…یک آقای ریشوی تسبیح بدست وقتی فهمید من چکار کرده ام گفت : پسرم
تو چرا دخالت کردی؟ قطعا رهبر مملکت هم راضی نبود خودت را به خطر بیندازی!
من
از دوستانم خواهش کردم که از او برای خرج بیمارستان کمک نگیرند، ولی این
سوال در ذهنم بوجود آمد که آقاجان واقعا شما راضی نیستید؟؟ آخر خودتان
فرمودید امر به معروف و نهی از منکر مثل نماز شب واجب است.آقاجان!بخدا
دردهایی که میکشم به اندازه ی این درد که نکند کاری بر خلاف رضایت شما
انجام داده باشم مرا اذیت نمیکند. مگر خودتان بارها علت قیام امام حسین(ع)
را امر به معروف و از منکر تشریح نفرمودید؟مگر خودتان بارها نفرمودید که
بهترین راه اصلاح جامعه تذکر لسانی است؟یعنی تمام کسانی که مرا توبیخ کردند
و ادعای انقلابی گری دارند حرف شمارا نمی فهمند؟؟یعنی شما اینقدر بین ما
غریب هستید؟؟
رهبرم!جان من و هزاران چون من فدای غربتت. بخدا که
دردهای خودم در برابر درد های شما فراموشم میشود که چگونه مرگ غیرت و
جوانمردی را به سوگ مینشینید.آقا جان!من و هزاران من در برابر درد های شما
ساکت نمی نشینیم و اگر بارها شاهرگمان را بزنند و هیچ ارگانی خرج مداوایمان
را ندهد بازهم نمی گذاریم رگ غیرت و ایمان در کوچه های شهرمان بخشکد.
بشکست اگر دل من بفدای چشم مستت
سر خمَ می سلامت شکند اگر سبویی